(گزارشی از کتاب «اقتصاد سیاسی حقوق حیوانات» به بهانه انتشار ترجمه فارسی )
کاوه شکیب
رابطه ما انسانها بهعنوان گونهای حیوان با حیوانات دیگر بسیار عجیب و غریب است. آنها مهمترین بخش از وعدههای غذایی ما هستند و اگر وضعمان خوب باشد، مهمترین بخش از پوشش و لباسمان. همینطور نقشی تعیینکننده در آزمایشگاههای پزشکی، مقاصد آرايشي، بهداشتي و نظامي دارند. در کنار هزاران هزار ميليارد دلاری که صنايع کشتار جمعی حيوانات از آنها به جيب ميزنند و از کارگران اين صنعت نیز بهطرز وحشیانهای بهرهکشي ميکنند، دستگاههای ایدئولوژیک رمز بقا، حيات و سلامتي انسانها را به سلب حیات حیوانات گره میزنند؛ اما رفتار عجیب ما به اینجا ختم نمیشود. ناگهان رفتاری دوگانه از ما سر میزند: قادریم همزمان دستهای از حیوانات را ناز و نوازش کنیم و دستهای دیگر را بکشیم و بخوریم. اوج ماجرا را میتوان در برخورد دوگانه ما در رفتارمان با حیوانات خانگی و سایر گونههای حیوانی دید، خاصه حیواناتی که به مصرف ما میرسند. ماجرا از چه قرار است؟ باب تورس در کتاب «اقتصاد سیاسی حقوق حیوانات»، که اخیراً به همت نشر مرکز و با ترجمه گلناز ملک منتشر شده، میکوشد به این سؤال پاسخ دهد و علیه بهرهکشی از حیوانات بجنگد؛ اما نه از زاویه دید حامیان و کمپینهای حمایت از حقوق حیوانات، بلکه از منظر اقتصاد سیاسی. او حتی نقدی جدی هم به پدر جنبش رهایی حیوانات، پیتر سینگر، وارد میکند که چطور نتوانست نشان دهد ستم عنصری ساختاری است و ریشه در مناسبات اقتصادی و ایدئولوژیک دارد.
تورس در مخالفت با آنارشیسم فردگرایانه سبک زندگی و نیز آنارشیسم پاپ-پانک، خود را یک «سوسیالآنارشیست» معرفی میکند، جریانی که ظاهراً از مد افتاده، ولی براساس یک میل کلی حرکت میکند: میل به ترویج آزادی و ایستادن در برابر سلسلهمراتب، سلطه و ستم. او ضمن نقدهای بسیاری که به جنبش حمایت از حقوق حیوانات وارد کرده، میکوشد دامپروری و صنایع مربوطی را که از بهرهکشی حیوانات سود میبرند، درون چارچوب بزرگتر و پویای بهرهکشی در نظام #سرمایه_داری قرار دهد. او در سراسر صفحات کتاب چند کار مهم میکند: ١) به بررسی نقادانه سرمایهداری و نسبت آن با بهرهکشی از حیوانات میپردازد؛ ٢) مشارکت انسانها را در یکی از فراگیرترین و ریشهدارترین اشکال سلطه در فرهنگ معاصر به چالش میکشد؛ ٣) نشان میدهد چگونه کشتار سازمانیافته حیوانات و بهرهکشی از آنها به برکت «قانون» و «سلطه» انجام میشود و بهرهکشی از حیوانات را تبدیل به پدیدهای کرده که بخشی از نظامهای اقتصادی و ایدئولوژیک ماست؛ ٤) پیشنهاد میدهد به جای اینکه خشونت را در سطح میانفردی ببینیم و بدینترتیب وجدان معذبمان را آرام کنیم، خشونت را بهصورت ساختاری ببینیم که در شکلگیری و حفظ سلسلهمراتب اجتماعی و اقتصادی رخ میدهد؛ ٥) به کاوش درباره نظامی تولیدی میپردازد که بر بسیاری از محصولات غذایی روزانه ما حاکم است؛ ٦) با کمک آرای همفکرانش میکوشد بفهمد چطور سلطه ما بر حیوانات و گونهپرستی انسانها در دو سطح ایدئولوژیک و مادی رخ میدهد؛ ٧) چگونه سرمایهداری استثمار حیوانات را در جامعه معاصر درونی کرده و آن را گسترش داده و حفظ میکند؛ ٨) نشان میدهد چطور دستکاریهای ایدئولوژیک قانعمان میکنند که این نظم ظالمانه طبیعی، مطلوب و به سود همگان است.
تورس چند ادعای جنجالی هم مطرح میکند: از جمله اینکه حیوانات را باید بخشی از طبقه کارگر در نظر گرفت و نماینده نیروی کار بدون دستمزد دانست، چون نقش مستقیم و بسیار تعیینکنندهای در توسعه سرمایهداری صنعتی دارند. همچنین مدعی است نظم اقتصادی و اجتماعیای که در آن به سر میبریم به همان شکل ساختاریافتهای که مردم را استثمار میکند، حیوانات را نیز استثمار میکند. یا ادعا میکند حیوانات را باید درون تحلیلهای درباره تدابیر سرمایهداری در نظر گرفت و منطقی از آن بیرون کشید که آنها را در تحلیل تولید کالایی، بهرهکشی و نزاع طبقاتی لحاظ کند…
متن کامل را در روزنامه شرق بخوانید:
https://goo.gl/DbLY1m
Friday, 16 April , 2021